روایت محمدرضا سرشار از توصیه رهبری به پخش یک برنامه رادیویی با زبانهای مختلف
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۳۲۲۹۳
به گزارش خبرگزاری فارس از تهران، محمدرضا سرشار در نشستی که عصر امروز، ۲۲ دیماه به مناسبت ولادت حضرت فاطمه(س) در ترنجستان سروش برگزار شد، با اشاره به خاطره نوشتن داستان درباره حضرت محمد(ص) و اتفاقات پس از آن اظهار کرد: در دهه ۷۰ این توفیق را پیدا کردم که پس از ۱۵ سال مایل بودن به نوشتن داستان درباره حضرت رسول(ص)، درباره ایشان بنویسم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: مدتها میخواستم آن داستان را ادامه دهم و قسمتهای دیگری از زندگی پیامبر(ص) را بنویسم اما فرصت پیش نمیآمد، تا اینکه سال ۱۴۰۰ توفیق دست داد و ۲ مجلد دیگر به آن مجلد اضافه کردم و داستان را به هجرت پیامبر(ص) به مدینه رساندم.
سرشار بیان کرد: این داستان که به صورت فاخری از رادیو پخش میشد، مورد استقبال مخاطب واقع شد و تقریبا اکثر کسانی که در این مجموعه نقش ایفا کردند بعدها آن را جزو افتخارات زندگی کاری خود را قلمداد میکردند که یکی از آن افراد مرحوم جلال مقامی بود.
این نویسنده خاطرنشان کرد: رهبر معظم انقلاب نیز در آن زمان جزو شنوندگان این برنامه بودند و این برنامه مورد توجه ایشان واقع شده بود. به همین بهانه بنده و عوامل این برنامه را نزد خود دعوت کردند و همراه با تعریف از آن، توصیه کردند که این برنامه به زبانهای دیگر هم ترجمه و در رادیو اجرا شود که چنین هم شد. برخی از مردم نیز در نامههایی که ارسال میکردند، میگفتند ما با وضو به این برنامه گوش میدهیم.
هنر شنیدنیها را دیدنی میکند
وی با اشاره به اینکه بیان تاریخ و زندگی حضرت محمد(ص) به صورت داستان بود که توانست مخاطب را جذب کند، تصریح کرد: تاریخ مخاطبان و ارزشهای خاص خود را دارد، اما وقتی همین تاریخ به جامه داستان و ادبیات درمیآید، تاثیر آن ۱۰ برابر میشود. صحیح است که اهل علم به دنبال استناد هستند اما همان اهل علم که تاریخ را مکرر خواندهاند، وقتی تاریخ در قالب داستان خوبی عرضه میشود، مجدد داستان را هم میخوانند و از آن داستان بیشتر از تاریخ صرف لذت میبرند.
سرشار ادامه داد: در آن دیدار با مقام معظم رهبری ایشان فرمودند من آخوند هستم و تاریخ اسلام را کم نخواندهام اما وقتی این برنامه را گوش میدهم تازه متوجه عمق یتیمی پیامبر(ص) میشوم، چرا که در داستان آن یتیمی مجسم میشود و انگار خودمان یتیم شدیم.
این نویسنده عنوان کرد: کاری که هنر انجام میدهد این است که شنیدههای ما را دیدنی، چشیدنی، لمس کردنی میکند و ما را با تمام وجود درگیر آن موضوع میکند. با اینکه برنامه از سرزمین نور یک برنامه صوتی بود اما همه میگفتند که ما آن را میبینیم و این ویژگی هنر است. هنر مفاهیم را از حوزه تعقل به احساس منتقل و ارزشها را در قالب اعمال ارائه میکند.
وی با اشاره به دلیل نوشته شدن قرآن به صورت داستان بیان کرد: تصور اغلب ما این است که خداوند در قرآن مجید به این دلیل قصه گفته که مردم فطرتا شنیدن قصه را دوست دارند. این تسامح در لفظ است و میتواند یکی از دلایل نقل قصه در قرآن همین موضوع باشد اما دلیل اصلی و مهمتر آن تجسم کردن آن است. به عنوان مثال وقتی خداوند میخواهد در قرآن تقوا را به ما نشان دهد، حضرت یوسف را در اوج زیبایی و جذابیت درگیر ماجرا میکند، او را سربلند از داستان بیرون میآورد و به ما نشان میدهد که تقوا چیست.
تا به قله نویسندگی نرسیدید درباره ائمه(ع) ننویسید
سرشار اظهار کرد: عمده ارزشهایی که ما آنها را به راحتی متوجه میشویم و از برخی از آنها تبعیت میکنیم به این دلیل است که ما در قالب حرکات اعمال و رفتار انسانها آنها را دیدهایم. مفاهیم غیرقابل فهم میبودند اگر در قالب اعمال و کردار انسانها متجلی نمیشدند و مهمترین پاره داستان این است.
این نویسنده با اشاره به مشکل داستانهای تاریخی معاصر تصریح کرد: احساس و انتقال فضا در داستانهای تاریخی یک رکن است و کمبود عمده داستانهای تاریخی ما همین نبود فضا است. معمولا در داستانها اطلاعات و زمان وجود دارد، اما روح مکان که ترکیبی از زمان و مکان است و به آن فضا میگوییم در آنها وجود ندارد.
وی با بیان اینکه نباید کسی با آزمایش و خطا وارد نوشتن داستان تاریخی شود، اضافه کرد: تا کسی به اوج قله توانایی نویسندگی نرسیده حق ندارد وارد به نوشتن داستان زندگی معصومان(ع) شود، اما متاسفانه یکی از اشکالات کار برخی داستاننویسهای مذهبی این است که پیش از آن کار خاصی نکردهاند ولی احساس تعهد میکنند و تصور میکنند که باید کاری برای ائمه(ع) انجام دهند که شروع به نوشتن داستان مذهبی میکنند، درحالیکه در حقیقت خیانت میکنند.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: محمدرضا سرشار سرشار نوشتن داستان داستان ها پیامبر ص
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۳۲۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاریخ بردهداری به زبان طنز
کشور انگلیس ثروتمند نبود، فرانسه ثروتمند نبود، کشورهای اروپایی ثروتمند نبودند؛ اینها ثروت کشورهای دیگر را گرفتند.» آنچه خواندید بخشی از بیانات رهبری در باب کتاب «سرگذشت استعمار» است که بهتازگی مجموعهای نمایشی ازآن اقتباس شده و برای گروه نوجوان روی آنتن رفته است. به این بهانه نگاهی به چند و چون این کتاب و همچنین اثر اقتباس شده از آن انداختیم.برگ اول
واقعیت فانتزی
مجموعه نمایشی «هیس، هیچی نیس!» که بهتازگی روی آنتن شبکه دوی سیما رفته،ویژه مخاطبان نوجوان در مرکز سوره تولید شده است. تهیهکنندگی این اثرراحمیدرضا عطارد بهعهده دارد وکارگردانی آن را هم حسین حقانی به انجام رسانده است.دراین سریال به زبان طنز و در قالب فانتزی تاریخچه بردهداری و استعمار به تصویر کشیده شده تا مخاطبان نوجوان هم با این بخش از تاریخ جهان آشنا شوند وباسبک انتخاب شده برای روایت، زهر آن گرفته شود.زینب یزدانی،سردبیر مجموعه دراین خصوص به جامجم گفت: دوره تاریخی انتخاب شده بسیار تلخ است و به همین علت در نظر داشتیم با زبان طنز، زهرش را بگیریم تا برای این گروه سنی جذابتر شود. در این اثر ساختارشکنی کردیم که امیدوارم مخاطب بپسندد. در تیم پژوهش اطلاعاتی را که سند محکم داشت به نویسنده میدادیم اما دست او باز بود که این دادهها را در قالب نمایش بازآفرینی کند تا برای مخاطب نوجوان جذابیت داشته باشد. فکر میکنم سالهاست چنین کاری برای مخاطبان نوجوان انجام نشده بود.
برک دوم
این قصه خواندنی است
کتاب ۱۵جلدی سرگذشت استعمار که به قلم مهرداد میرکیایی نوشته شده، منبع اقتباس سریال «هیس، هیچی نیس!» قرار گرفته است. این کتاب را سوره مهر منتشر کرده و در بخشی از آن میخوانیم: در همین روزها مردی که خودش را تاجر انگلیسی معرفی میکرد همراه فردی هندی که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا میکرد نامش سید کرامتعلی است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمنها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگهای ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت میکردند. دو غریبه عجلهای برای ادامه سفر نداشتند. آنها پس از دیدار با گروهی از ترکمنها به ملاقات دستهای دیگر میرفتند و... .
برگ سوم
هر جلد، یک ماجرا
همانطور که اشاره شد، این کتاب ۱۵جلد است که در هرکدام به ترتیب میخوانیم:
سفر به آن سوی دریاها(جلد۱): در این کتاب ماجراهای سفرهای دریایی پرتغالیها و غارتهایشان شرح داده شده است.
گرگها با چشم باز میخوابند(جلد۲): دراین جلد ماجرای استعمار انگلیس برهند وچپاول ثروت هند توسط ملکه انگلیس شرح داده شده است.
شکار انسان(جلد۳): بردهداری غربیها وشکار انسانها ازقاره آفریقا در این جلد از کتاب به رشته تحریر درآمده است.
صلیب خونین (جلد۴): اروپاییها هرجا میرفتند همراهشان کشیشها را هم میبرند به این بهانه که میخواهند مسیحیت را گسترش دهند اما ... .
راهپیمایی اشکها (جلد۵): ماجرای قتل و قارت بومیان سرخپوست قاره آمریکا در این کتاب مستند شده است.
فاختهها لانه ندارند(جلد۶): درشهر ونیز که دریانوردان معروفی داشت،هرساله حاکم با دریاازدواج میکرد تاصاحب دریا شود...!
سفر الماس (جلد۷): حکایت این کتاب، حکایت الماس است و سفرهای دریایی رزمناو انگلیسی برای ملکه انگلستان.
به دنبال کادی (جلد ۸): کادی پارچهای است که با گاندی آن را نماد استقلالطلبی در هندوستان کرد و نهایتا هند را از استعمار انگلستان درآورد.
افطار در کلیسا (جلد ۹): مهدی میرکیایی دراین جلد ازکتاب سرگذشت استعمار،ماجرای خالی شدن خزانه پرازالماس وفیروزه و سنگهای قیمتی ایران را نوشته است.
گنجهای کلات (جلد۱۰): این کتاب در مورد تاریخ ایران و اشتراکش با استعمار است. ماجرای محمود افغان و شاه سلطان حسین.
جوانههای آتش (جلد ۱۱): این جلد از کتاب هم در مورد تاریخ ایران و این بار دوره قاجار و اشتراکش با استعمارگران است.
بازی بزرگ (جلد۱۲): این جلد از کتاب هم دوباره درباره تاریخ ایران و استعمار انگلستان است و جدایی بخشهایی از ایران.
ماجرا هنوز تمام نشده (جلد ۱۳): در کنار ایران معاصر،امپراتوری بزرگ دیگری هم بودبه نام عثمانی. استعمار علاوه بر ایران، تمایل نداشت عثمانی هم بزرگ باقی بماند.
فارغالتحصیل زندان (جلد ۱۴): یک روزنامهنگار که در حال ارسال اخبار هیجانانگیز از آفریقاست، به دستور پادشاه بلژیک شروع به خرید زمینهای آفریقاییها میکند. او این زمینها را به بهای اندک میخرد، آن هم سه برابر مساحت بلژیک.
ملکه تهیدست (جلد ۱۵): داستان، داستان مواجهه ناوگان دریایی قدرتمند انگلستان با چینیهاست.